زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه
 

شعر (فقه)






شعر سخنی ادبی و غالباً موزون و داراى قافیه که بیان کننده عواطف و تخیل گوینده است؛ از آن به مناسبت در بابهاى طهارت، صلات، صوم، حج و تجارت سخن گفته‌اند.


۱ - شعر خواندن



شعر خواندن در حدّ خودش عملى مشروع و جایز است و دریافت مزد در ازاى آموختن آن به دیگرى نیز جایز مى‌باشد.
[۲] تذکرة الفقهاء ج۱۲، ص۱۳۶.

همچنین است شعر سرودن که شاعری هنری است فاخر و شعر، قالبی است ماندگار. در این باب، مناسب است بی‌هیچ توضیح اضافه‌ای نظر افکنیم به فرازی از نامه عرفانی حضرت امام خمینی به سرکار خانم فاطمه طباطبایی (عروس حضرت امام)، ایشان در این نامه می‌نویسد:
«اینک چون تو با اصرار خاص به خودت از من شعر خواستی باید به حق بگویم که نه در جوانی که فصل شعر و شعور است و اکنون سپری شده، و نه در فصل پیری که آن را هم پشت سر گذاشته‌ام، و نه در حال ارذل العُمُر (سالخوردگی و فرتوتی) که اکنون با آن دست به گریبانم قدرت شعرگویی نداشتم، گویند کسی گفت که من قوّه‌ام در جوانی و پیری فرق نکرده، زیرا این سنگ را نه در جوانی توانسته‌ام بلند کنم و نه در پیری، من نیز همین را می‌گویم که من در شعر و ادب فرقی نکردم که در جوانی شعر نتوانستم گفتن‌ و نیز در پیری. اینک گویم:
شاعر اگر سعدی شیرازی است‌
بافته‌های من و تو بازی است‌

اکنون که با شعر نمی‌توانم، با مِعر تو را بازی دهم و به اصرارت جامه عمل پوشم.
احمد است از مُحمّد مختار
که حمیدش نگاهدار بُوَد
فاطی از عرش بطن فاطمه است‌
فاطِر آسمانش یار بُوَد
حسن این میوه درخت حسن‌
محسِنش یار پایدار بُوَد
یاسر از آل پاک سبطین است‌
سرّ احسان وِرا نثار بُوَد
علی از بوستان آل علی است‌
علی عالیش شعار بُوَد
پنج‌تن از سُلاله احمد
شافع جُمله هشت و چار بُوَد
دخترم شعر تازه خواست ز من‌
مِعر گفتم که یادگار بُوَد

باز شعر خواستی و باز هم شعر، این هم پریشان‌گویی دیگر:
عاشقم عاشق و جُز وصل تو درمانش نیست‌
کیست زین آتش افروخته در جانش نیست‌
جُز تو در محفل دل‌سوختگان ذکری نیست‌
این حدیثی است که آغازش و پایانش نیست‌
راز دل را نتوان پیش کسی باز نمود
جُز بر دوست که خود حاضر و پنهانش نیست‌
با که گویم که به جز دوست نبیند هرگز
آنکه‌اندیشه و دیدار، بفرمانش نیست‌
گوشه چشم گُشا بر من مسکین بنگر
ناز کُن ناز که این بادیه سامانش نیست‌
سرِ خُم باز کُن و ساغر لبریزم ده‌
که به جز تو سرِ پیمانه و پیمانش نیست‌
نتوان بست زبانش ز پریشان‌گویی
آنکه در سینه به جز قلب پریشانش نیست‌
پاره کُن دفتر و بشکن قلم و دَم دربند
که کسی نیست که سرگشته و حیرانش نیست‌.»


۲ - شعر در ستایش اهل بیت علیهم السّلام



خواندن شعر در ستایش و رثای اهل بیت علیهم السّلام؛ بویژه مصائب سالار شهیدان، حضرت امام حسین علیه السّلام و یاران با وفاى آن گرامى مستحب و در روایات بدان ترغیب و تأکید شده است؛
[۴] کامل الزیارات، ص۲۰۸.
[۶] هدایة الأمّة ج۵، ص۵۰۴.
چنان که آموختن اشعار جناب ابوطالب علیه السّلام به فرزندان مستحب است.

۳ - شعر حرام



سرودن شعر مشتمل بر هجو و ناسزای مؤمن و دروغ و نیز بیان زیباییهاى زن مؤمنِ شناخته شده از گناهان شمرده شده و حرام است.

۴ - شعر مکروه



خواندن شعر در مسجد،
[۱۴] مفتاح الکرامة ج۳، ص۴۱۳-۴۱۵.
در حال روزه،در ماه رمضان، در حرم
[۱۷] کشف الغطاء ج۳، ص۲۶۸.
[۱۸] کشف الغطاء ج۴، ص۱۷.
، در حال احرام ، در حال طواف،روز جمعه
[۲۱] کشف الغطاء ج۳، ص۲۶۱-۲۶۸.
و در شبمکروه است.
در تحریرالوسیله درباره شعر خواندن در حین طواف آمده است: «التکلّم و الضحک و انشاد الشعر لا تضرّ بطوافه، لکنّها مکروهة، و یستحبّ‌ فیه القراءة و الدعاء و ذکر اللَّه تعالی‌.» سخن‌گفتن و خندیدن و خواندن‌ شعر ضرری به طواف نمی‌رساند، لیکن این‌ها مکروه می‌باشند. و در طواف، قرائت قرآن و دعا و ذکر خدای متعال مستحب است.

۴.۱ - استثناءات اشعار مکروه


بسیارى از فقها خواندن اشعار مدایح و مراثی پیامبر صلى اللَّه علیه و آله و اهل بیت آن حضرت علیهم السّلام و نیز اشعار مشتمل بر حکمت و موعظه، همچنین استشهاد به اشعار جهت فهم معانى لغات قرآن و حدیث را استثنا کرده‌اند.
[۲۵] ذکرى الشیعة ج۳، ص۱۲۴.
[۲۹] ذخیرة المعاد، ص۲۵۰.
[۳۰] ملاذ الأخیار ج۵، ص۴۶۸-۴۶۹.
[۳۴] کشف الغطاء ج۳، ص۲۶۱.
[۳۵] کشف الغطاء ج۳، ص۲۶۸.

بسیار خواندن اشعار باطل، هرچند موجب بطلان وضو نمى‌شود، لیکن برخى، وضو گرفتن پس از آن را مستحب دانسته‌اند.
[۳۸] کشف اللثام ج۱، ص۱۲۷.
برخى افزون بر چهار بیت را مصداق آن دانسته‌اند.
[۴۱] مفاتیح الشرائع ج۱، ص۴۱.
[۴۲] مدارک الأحکام ج۱، ص۱۳.


۵ - پانویس


 
۱. المبسوط ج۸، ص۲۲۵.    
۲. تذکرة الفقهاء ج۱۲، ص۱۳۶.
۳. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج‌۲۰، ص۱۶۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹ ه ش.    
۴. کامل الزیارات، ص۲۰۸.
۵. وسائل الشیعة ج۱۴، ص۵۹۳.    
۶. هدایة الأمّة ج۵، ص۵۰۴.
۷. وسائل الشیعة ج۱۷، ص۳۳۱.    
۸. جواهر الکلام ج۲۲، ص۴۶۶.    
۹. کتاب السرائر ج۲، ص۱۲۴.    
۱۰. مسالک الأفهام ج۱۴، ص۱۸۱-۱۸۲.    
۱۱. جواهر الکلام ج۲۲، ص۶۰.    
۱۲. جواهر الکلام ج۴۱، ص۴۹.    
۱۳. الحدائق الناضرة ج۷، ص۲۸۸-۲۸۹.    
۱۴. مفتاح الکرامة ج۳، ص۴۱۳-۴۱۵.
۱۵. جواهر الکلام ج۱۴، ص۱۱۹-۱۲۱.    
۱۶. الحدائق الناضرة ج۱۳، ص۱۶۲.    
۱۷. کشف الغطاء ج۳، ص۲۶۸.
۱۸. کشف الغطاء ج۴، ص۱۷.
۱۹. المبسوط ج۱، ص۳۵۹.    
۲۰. جواهر الکلام ج۱۹، ص۳۶۹-۳۷۰.    
۲۱. کشف الغطاء ج۳، ص۲۶۱-۲۶۸.
۲۲. وسائل الشیعةج ۷، ص۴۰۲-۴۰۳.    
۲۳. وسائل الشیعةج۱۰، ص۱۶۹.    
۲۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۶۰، کتاب الحج، القول فی واجبات الطواف، مسالة۲۶.    
۲۵. ذکرى الشیعة ج۳، ص۱۲۴.
۲۶. جامع المقاصد ج۲، ص۱۵۱.    
۲۷. الروضة البهیة ج۱، ص۵۴۸.    
۲۸. مدارک الأحکام ج۴، ص۴۰۲.    
۲۹. ذخیرة المعاد، ص۲۵۰.
۳۰. ملاذ الأخیار ج۵، ص۴۶۸-۴۶۹.
۳۱. الحدائق الناضرة ج۷، ص۲۸۸.    
۳۲. الحدائق الناضرة ج۱۳، ص۱۶۲.    
۳۳. مستند الشیعة ج۱۰، ص۳۱۳-۳۱۴.    
۳۴. کشف الغطاء ج۳، ص۲۶۱.
۳۵. کشف الغطاء ج۳، ص۲۶۸.
۳۶. جواهر الکلام ج۱۴، ص۱۱۹-۱۲۰.    
۳۷. العروة الوثقی‌ ج۳، ص۵۸۹.    
۳۸. کشف اللثام ج۱، ص۱۲۷.
۳۹. الحدائق الناضرة ج۲، ص۱۱۶.    
۴۰. جواهر الکلام ج۱، ص۲۲.    
۴۱. مفاتیح الشرائع ج۱، ص۴۱.
۴۲. مدارک الأحکام ج۱، ص۱۳.
۴۳. ذخیرة المعاد، ص۴.    


۶ - منبع



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۴، ص۶۸۲.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.